کد مطلب:3231 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:360

چرا جنگ ادامه یافت؟
چرا جنگ ادامه یافت؟

صدام به نیروهایش وعده فتح سه روزه مناطق تعیین شده و یكسره كردن كار جنگ را داده بود. ارتش عراق نیازی ندیده بود تا خود را برای جنگ فرسایشی طولانی مدت آماده كند. نیروهای عراقی قبل از هدفهای تعیین شده با دفاع مردم ایران مواجه و زمینگیر شدند. تلاش نظامیان بعثی برای شكستن خطوط دفاعی در چند مرحله با به جای گذاشتن تلفات سنگینی به شكست انجامید. واقعیتهای محاسبه نشده و تلخ برای امریكا كم كم هویدا شد. دور تازه ای از فشارهای سیاسی بر ایران با سردمداری كاخ سفید و از طریق مجامع بین المللی و كشورهای عربی آغاز شد. آنها به جای محكوم كردن این تجاوز آشكار، جمهوری اسلامی را تحت فشار گذاشتند كه آتش بس پیشنهادی را بپذیرد. آتش بس در آن شرایط جز جایزه دادن به صدام و نایل ساختن او و دشمنان انقلاب به آنچه كه نتوانسته بودند به طور كامل از طریق حمله نظامی به

حدیث بیداری، ص: 142

دست آورند، مفهوم دیگری نداشت. ایران جنگ را آغاز نكرده بود كه اینك آن را متوقف سازد. ایران برای سد پیشروی دشمن، در سخت ترین شرایط دفاع می كرد و دشمن دهها شهر و صدها روستا و مناطق گسترده نفتخیز غرب و جنوب كشور و چندین هزار كیلومتر مربع از خاك ایران را اشغال كرده بود. جنگ در دو طرف مرزهای دو كشور جریان نداشت كه از طرفِ مورد هجوم واقع شده، تقاضای قبول آتش بس شود. بر فرض كه صدام آتش بس را برای تجدید قوا و حمله مجدد برای رسیدن به هدفهای اصلی نمی خواست، پذیرش آتش بس از سوی ایران به معنای آن بود كه عراقِ متجاوز در عمق خاك ایران باقی بماند و آن گاه جمهوری اسلامی برای هر متر مربع از خاك اشغال شده اش سالها امتیاز بدهد و از مجامع بین المللی و دلالهای سیاسی و در نهایت عامل اصلی جنگ یعنی امریكا، تخلیه خاك كشورش را گدایی كند.

این منطقی نبود كه هیچ آزاده غیرتمندی پذیرای آن باشد تا چه رسد به امام و مردمی كه به تازگی از میدان قیام علیه دیكتاتورترین شاه منطقه، پیروز بیرون آمده بودند.

ضمن اینكه صدام در هیچ یك از این پیشنهادات نه تنها تضمینی برای عقب نشینی به مرزها نداده بود بلكه رسماً مدعی بود كه مناطق وسیع اشغال شده و مناطق دیگری كه هنوز به اشغال در نیامده اند می بایست به خاك عراق ملحق شوند! مشابه این ادعا را در تجاوز او به كویت نیز در سالهای بعد شاهد بودیم كه كشور كویت را استان نوزدهم عراق می نامید! واقعیت این است كه هیچ یك از كشورهایی كه بعد از آشكار شدن ناتوانی صدام در براندازی نظام جمهوری اسلامی دم از آتش بس می زدند و بر ایران فشار می آوردند، خواستار صلح نبودند بلكه آنان از قبل می دانستند كه هیچ ملت و كشوری در چنین شرایطی تن به تسلیم نمی دهد. آنها شعار صلح طلبی را به عنوان اهرمی برای منزوی ساختن ایران به كار می بردند. و از آن مهمتر انگیزه دولتهای مرتجع عربی از ادعای صلح و آتش بس عمدتاً به این خاطر مطرح

حدیث بیداری، ص: 143

می شد كه این دولتها از ناحیه مردم مسلمان كشورهایشان بشدت تحت فشار بودند كه چرا از متجاوز معلوم الحالی چون صدام حمایت همه جانبه می كنند، آن هم علیه كشوری كه همه هستی و موجودیتش را در دفاع از اسلام به كار گرفته است.

امریكا و دولتهای اروپایی و دول عربی در ادعای صلح طلبی به هیچ وجه راست نمی گفتند. بهترین دلیل كه ما را از ارائه هر سندی بی نیاز می سازد اینكه صدام بعد از اوّلین سری عملیات پیروز ایران در سال دوم جنگ حتی برای مدت یك ماه نمی توانست بدون كمكهای مالی هنگفت شیوخ عرب و بدون دریافت تسلیحات مدرن غربی در برابر نیروهای ایرانی مقاومت كند. آنها اگر در ادعاهایشان صادق بودند كافی بود به جای تحریم تسلیحاتی و اقتصادی و نفتی جمهوری اسلامی ایران، كمكهای خود را به صدام متوقف می كردند. جرم ایران این بود كه در برابر دشمنی كه در خانه اش لانه كرده و هزاران بیگناه را در روزهای اوّلیه جنگ به خاك و خون كشیده و صدها هزار نفر را آواره كرده است، دفاع می كند. هر چند دولتهای عربی حامی صدام بعد از اشغال كویت رسماً از ایران معذرت خواهی كرده و به اشتباهات خود اعتراف كردند، اما اینها چیزی از مسئولیت و گناه آنان در كنار دولتهای

حدیث بیداری، ص: 144

غربی و صدام به عنوان مسئولین ادامه جنگ نمی كاهد.

امام خمینی با استدلالهایی كه اشاره شد به هیأتهای اعزامی پاسخ داده و عزم خویش و ملت را برای ادامه دفاع تا عقب نشینی متجاوز به مرزهای شناخته شده و جبران خسارات وارده اعلام می داشت؛ اما هیاهوی تبلیغاتی غرب چنان گسترده بود كه صدای حقانیت و مظلومیت ملت ایران به گوش كسی نمی رسید. كم كم حقایق را آن چنان وارونه جلوه دادند كه ایران چهره ای جنگ افروز، و صدام صلح طلب معرفی می شد. این فشارها و حق كشیها نیز در موضع استوار امام خمینی و مردم ایران تغییری نداد. پس از عزل بنی صدر و حاكمیت خط امام بر اركان اجرایی كشور سلسله عملیات آزادسازی مناطق اشغال شده به وسیله سپاه اسلام شتاب گرفت.

حدیث بیداری، ص: 145

قبلًا فرمان امام مبنی بر بسیج عمومی و تشكیل ارتش بیست میلیونی با استقبال جوانان انقلابی ایران مواجه و آموزش و اعزام بسیجیان به جبهه ها فضای ایران را دگرگون ساخته بود. موفقیتهای پیاپی

حدیث بیداری، ص: 146

رزمندگان سپاه اسلام آثار شكست را در جبهه بعثیها نمایان ساخت. امریكا و متحدان اروپایی اش بتدریج چهره پنهان خویش را در پس پرده جنگ علنی تر كردند. انواع سلاحهای پیشرفته ای كه حتی در شرایط صلح نیز تهیه آنها دشوار و به چندین سال پیگیری و مذاكره و امتیاز دادن نیاز داشت، به سرعت در اختیار صدام قرار گرفت. كه موشكهای اگزوسه و هواپیماهای سوپراتاندارد فرانسوی از آن جمله اند. موشكهای میان برد اسكاد و هواپیماهای میگ 29 و سایر تجهیزات روسی نیز بی دریغ ماشین جنگی صدام را تقویت می كرد. حتی تكنولوژی و مواد اوّلیه ساخت و افزایش برد موشكها و تولید مواد شیمیایی نیز از سوی شركتها و دولتهای امریكایی و اروپایی به صدام اهدا شد تا بتواند بر قوای جمهوری اسلامی فائق آید.

در همین حال عربستان سعودی و كویت و امارات و كشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تحت فشار امریكا وادار شدند بودجه نظامی جنگ صدام را تأمین كنند. در ماجرای اشغال كویت به وسیله عراق رسماً دولتهای عربی این كمكها را افشا كردند و امروز بیش از هشتاد میلیارد دلار بدهی عراق به این كشورها بابت همان كمكهایی است كه در طول جنگ هشت ساله گرفته بود. مصر علاوه بر اعزام خلبان و هواپیما، چندین هزار سرباز این كشور را به كمك صدام فرستاد. اردن نیز وضعیت مشابه داشت.

بمبارانهای وسیع شهرها و روستاها و مراكز اقتصادی و شلیك موشكهای مخرب به مناطق مسكونی شهرها حلقه ای دیگر از جنایات صدام بود كه مجامع و كشورهای مدعی حقوق بشر چشم خود را بستند

حدیث بیداری، ص: 147

و ابزار آن را در اختیار صدام گذاشتند. این بمبارانها صدها قربانی از كودكان و زنان بی دفاع گرفت.

امام خمینی در شرایطی دفاع مقدس ملت را هدایت می كرد كه جمهوری اسلامی رسماً از سوی امریكا و اروپا تحریم تسلیحاتی شده بود و برای یافتن یك قطعه هواپیماهایش می بایست ماهها وقت صرف كند. بسیاری از كشورهای جهان یا در مقابل تجاوز سكوت كرده و در وارد آوردن فشار بر ایران مشاركت داشتند و یا رسماً در صف حامیان صدام قرار داشتند. اكثریت قدرتهای صنعتی و نظامی جهان هم در بلوك شرق و هم غرب از صدام پشتیبانی عملی می كردند. ایران یكّه و تنها دفاع می كرد و فقط ایمان به خدا و باور امدادهای غیبی و هدایت مردی الهی، پشتوانه ملت بود. و شگفت آنكه این جبهه مظلوم و تنها سرانجام پیروز شد و دشمن را قدم به قدم تا عمق خاكش عقب راند. هشت سال از زندگی امام خمینی در هدایت این دفاع مقدس سپری شده است. گفتنی است كه در سومین سال جنگ، پس از عملیات بیت المقدس كه در سوم خرداد 1361 منجر به آزادسازی بندر مهم و استراتژیك خرمشهر از دست قوای متجاوز عراقی گردید، امام خمینی معتقد به خاتمه دادن جنگ و دفاع در آن برهه بود اما مسئولین بلندپایه و

حدیث بیداری 154 چرا جنگ ادامه یافت؟ ..... ص : 141

حدیث بیداری، ص: 148

متعهد جمهوری اسلامی- اعم از فرماندهان نظامی و مسئولین سیاسی كشور- پس از بررسی همه جانبه شرایط سیاسی و نظامی كشور و جبهه ها، خدمت امام خمینی رسیده و نظریه خود را مبنی بر ضرورت استمرار دفاع تا فراهم آمدن شرایط لازم برای تحقق صلحی پایدار مطرح ساختند. استدلال آنها این بود كه هنوز قسمتهایی از خاك ایران در اشغال قوای متجاوز است و صدام علی رغم شكست فاحشی كه در آزادسازی خرمشهر متحمل گردیده است، حاضر به پذیرش واقعیت و دست كشیدن از هدفهای تجاوزكارانه اش نیست و او با دلگرمی از حمایتهای بی دریغ دولتهای بزرگ جهان به جبران شكستها از طریق تقویت مجدد و حمله نظامی می اندیشد، نه صلح. و در چنین شرایطی برای استقرار صلح هیچ گونه تضمینی وجود ندارد و صدام بر ادعاهای واهی خود پابرجاست و توقف یكجانبه جنگ از سوی ایران، عملًا شهرهای آزادشده و مناطق وسیع مرزی را در برابر هجومهای بعدی عراق بی دفاع خواهد ساخت.

به هر حال با توجه به دلایل منطقی فوق و بر اثر حق كُشی مجامع بین المللی و امتناع آنها از پذیرش شرایط منصفانه ایران برای پایان دادن به جنگ و استمرار تقویت ماشین جنگی صدام به وسیله قدرتهای بزرگ، رهبری و ملت ایران چاره ای جز ادامه دفاع مقدس خود نداشتند.

كمكهای همه جانبه به صدام در روند شرایط جبهه های جنگ كه به سرعت به نفع سپاه اسلام جریان داشت تغییری ایجاد نكرد. همزمان با تشدید بمباران مناطق مسكونی و شلیك موشكها، امریكا ناگزیر از دخالت مستقیم شد. ناوهای جنگی فرانسه، انگلیس، امریكا و روسیه به آبهای خلیج فارس وارد شدند. امریكا تنها راه باقیمانده را بین المللی كردن بحران جنگ و درگیر ساختن مستقیم كشورهای دیگر می دانست. جنگ موسوم به جنگ نفتكشها را آغاز كردند. مأموریت نیروهای اعزامی، جلوگیری از صدور نفت ایران و توقف و بازرسی كشتیهای تجاری و جلوگیری از صدور كالاهای اساسی به جمهوری اسلامی بود. در این ماجرا كشتیهای متعدد تجاری و حامل نفت ایران مورد حمله

حدیث بیداری، ص: 149

موشكها و بمبارانهای هوایی قرار گرفت و چاههای نفت متعلق به ایران در آبهای ساحلی خلیج فارس به آتش كشیده شد. امریكا در آخرین اقدام تجاوزكارانه اش دست به جنایتی هولناك زد و هواپیمای مسافربری ایرباس جمهوری اسلامی (پرواز 655) حامل 290 زن و كودك و مرد مسافر را در 12 تیر ماه 1367 بر فراز خلیج فارس با شلیك دو فروند موشك از ناو هواپیمابر وینسنس سرنگون و كلیه مسافرین آن را قتل عام كرد و دنیای زور و بیگانه از حقیقت و راستی بر این جنایت

حدیث بیداری، ص: 150

چشم پوشید چرا كه در مورد مردمی اتفاق افتاده بود كه اسلام را فریاد می كردند و این در نگاه غربیهای متمدن گناهی است نابخشودنی! همان گناهی كه مظلومین بوسنیایی در اروپا به اتهام آن قتل عام شدند.

صدام نیز كارنامه جرایمش را در جنگ تحمیلی با جنایتی هولناكتر كه در تاریخ بشر با چنین ابعادی سابقه ندارد به پایان رسانید: بمباران شیمیایی شهر عراقی حلبچه و خفه شدن دردناك بیش از پنج هزار شهروند بی دفاع كه اكثر آنها را كودكان و سالخوردگان

حدیث بیداری، ص: 151

تشكیل می دادند. سازمان ملل و شورای امنیت در مقابل این فاجعه نیز مسئولیتی احساس نكردند! لشكركشی غربیها به خلیج فارس و آنچه كه در ماههای آخر جنگ هشت ساله اتفاق افتاد همه به خاطر آن بود كه اینك سپاه اسلام در موضعی كاملًا برتر قرار گرفته و دشمن را در اكثریت مناطق اشغال شده به پشت مرزهایش فراری داده بود و می رفت تا اساس فتنه را از منطقه بركند. سقوط صدام به دست سپاه اسلام كوس شكست چندین قدرت بزرگ جهان را در مقابله با انقلاب اسلامی به صدا درمی آورد. اینك بر خلاف گذشته همه تلاشهای امریكا و شورای امنیت بر مسدود كردن راه پیشروی رزمندگان ایرانی و جلوگیری از سقوط صدام متمركز شده بود. قطعنامه 598 شورای امنیت از تصویب گذشت. این قطعنامه قسمت عمده نقطه نظرات و شرایط قبلی ایران برای ترك نبرد را كه از آغاز دفاع خویش بر آنها اصرار می ورزید ولی سازمانهای بین المللی به امید پیروزی صدام زیر بار نمی رفتند، پذیرفته بود. تصویب این قطعنامه از یك سو و فجایع ضد انسانی كه در ماههای آخر جنگ از ناحیه جنگ افروزان پدید آمده بود سبب شد تا به فرمان امام هیأتی از كارشناسان نظامی و سیاسی و اقتصادی متعهد ایران ابعاد وضعیت تازه را بررسی نمایند. این گروه در پایان بررسی به اتفاق آرا، نظر خویش را مبنی بر آماده بودن شرایط برای اثبات حقانیت جمهوری اسلامی در دفاع مقدس هشت ساله و ترك مخاصمه بر اساس مفاد قطعنامه 598 اعلام كرد.

حدیث بیداری، ص: 152

پیام امام خمینی معروف به پیام قبول قطعنامه (29/ 4/ 1367 مطابق با 20 ژوئیه 1988) از شاهكارهای رهبری و مدیریت امام خمینی است كه در آن كارنامه جنگ تحمیلی و ابعاد آن به روشنی بازگویی شده و خطوط آینده نظام و انقلاب اسلامی در همه زمینه ها و از آن جمله مواجهه با ابرقدرتها و پایداری بر آرمانها و اهداف انقلاب ترسیم شده است. تعبیر امام خمینی از پذیرش قطعنامه به عنوان "جام زهر" خود حقایقی ناگفته دارد و حاوی نكات ظریف بسیاری است كه بیان آنها در این مقاله نمی گنجد و فقط به ذكر فرازی از پیام امام در این رابطه بسنده می شود:

و اما در مورد قبول قطعنامه كه حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است كه من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و كشور و انقلاب را در اجرای آن می دیدم؛ ولی به واسطه حوادث و عواملی كه از ذكر آن فعلًا خودداری می كنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی كارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای كشور، كه من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع كنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می دانم. و خدا می داند كه اگر نبود انگیزه ای كه همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هر گز راضی به این عمل نمی بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. اما چاره چیست كه همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم. و مسلّم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود. (102)

همچنان كه امام خمینی بارها هشدار داده بود كه ادعاهای صلح طلبی صدام فریبی برای افكار عمومی است، پس از قبول قطعنامه از سوی ایران، صدام حسین دست به جنگ افروزی و حماقتهای تازه ای زد و در جبهه های جنوبی دوباره به اشغال بخشهایی از این منطقه پرداخت. انتشار پیام شورانگیز و عاطفی امام خمینی بار دیگر موجب بسیج عمومی در سراسر كشور شد و انقلابیون و رزمندگان از اقصی نقاط

حدیث بیداری، ص: 153

كشور سراسیمه به سوی جبهه های جنگ شتافتند و عوامل بعثی را با تحمل شكستی دیگر وادار به فرار ساختند. برای صدام راهی جز پذیرفتن شكست باقی نمانده بود. اینك به خواست خداوند، همان گونه كه امام خمینی وعده داده بود ملتی كه روزگاری جنگی ناخواسته را بر او تحمیل كردند با اهدای عزیزانی بسیار و آفرینش حماسه هایی كه نمونه های آن را تنها در جنگهای صدر اسلام خوانده ایم در وضعیتی قرار داشت كه صلح را بر دشمن مغرور گذشته و مفلوك كنونی خویش تحمیل می كرد. صدام با اشاره امریكا آمده بود تا ایران را تجزیه كرده و كار انقلاب را یكسره كند اما اینك برای حفظ جان و حكومتش بر مردم مظلوم عراق چاره ای جز قبول شرایط ملت انقلابی ایران نداشت.

از جمله شگفتیهای دوران طولانی دفاع مقدس ملت ایران آنكه در تمام این مدت مردم ایران نشاط خود را برای سازندگی و جبران خرابیهای به ارث مانده از رژیم سابق هیچ گاه از دست ندادند و در همین مدت علاوه بر اداره كامل امور جبهه ها، طرحهای بزرگ بازسازی و نوسازی كشور از پروژه های عظیم سدسازی و راه سازی گرفته تا طرحهای توسعه اكتشافات و بهره برداریهای نفتی و توسعه نیروگاههای انرژی و بهسازی امور كشاورزی و افزایش دانشگاهها و مراكز

حدیث بیداری، ص: 154

تحقیقاتی كشور و دیگر امور مربوط به توسعه ملی را با جدیت دنبال كردند. ملت ایران این دستاوردها را بعد از رهبری حكیمانه امام خمینی، مدیون بزرگمردانی از میان یاوران آن حضرت و چهره های خستگی ناپذیر و مدیران لایقی همچون حضرت آیت الله خامنه ای (رئیس جمهور وقت)، مهندس میر حسین موسوی (نخست وزیر)، اكبر هاشمی رفسنجانی (ریاست مجلس شورای اسلامی)، آیت الله موسوی اردبیلی (رئیس قوه قضاییه) و همكاران ایشان در قوای سه گانه و همچنین پیگیریها و مشاركتهای مشاور امین امام خمینی حضرت حجة الاسلام حاج سید احمد آقا خمینی می باشد.

بدین ترتیب جنگ تحمیلی هشت ساله به پایان رسید. آغازگران جنگ به هیچ یك از هدفهای خویش نرسیدند. نظام جمهوری اسلامی نه تنها سرنگون نشد بلكه در پرتو وحدت ملی مردم مسلمان ایران، تكلیف كلیه عوامل ستون پنجم را در داخل كشور یكسره كرد و اقتدار خویش را در حاكمیت بر تمامی پهنه های داخلی تثبیت كرد. در پهنه بین المللی نیز به عنوان یك قدرت با ثبات و غیر قابل شكست حضور خود را به اثبات رسانید و حقانیت خود را علی رغم هشت سال تبلیغات مداوم خصمانه غربیها ثابت كرد و پیام خویش را ابلاغ نمود. و البته در این راه مقدس بهای سنگین لازم را نیز پرداخت كرد. ان تنصروا اللَّه ینصركم و یثبت اقدامكم. (103)

بزرگترین گناه و خیانت صدام و همه دولتهای به ظاهر اسلامی و عربی كه او را تشویق به تجاوز كرده و حمایتش كردند علاوه بر گناه هدر دادن نیروهای عظیم انسانی و اقتصادی دو كشور آن است كه با تحمیل این جنگ ناخواسته، وحدت امت اسلامی و انقلاب جهانی اسلام كه شرایط تحقق آن پس از سرنگونی شاه از هر جهت فراهم شده بود را برای سالیانی دراز به تأخیر انداختند و صفوف مسلمین را دچار تفرقه ساختند و به جای آنكه دست برادری را كه امام خمینی بعد از 22 بهمن در همه پیامها و سخنانش به سوی دولتهای اسلامی دراز كرده بود، بفشارند و دعوت او را به اتحاد و حل مشكلات جهان اسلام و

حدیث بیداری 156 چرا جنگ ادامه یافت؟ ..... ص : 141

حدیث بیداری، ص: 155

آزادسازی قدس پاسخ مثبت دهند، به جای اینها در كنار سردمداران كفر قرار گرفتند و البته این راه به نتیجه ای جز سازش خفت بار با اسرائیل و پذیرش موجودیت این غده سرطانی و استقبال از سربازان كفر در كشورهای خویش و در اختیار گذاردن امكانات كشور و سرزمینهای خود برای لانه كردن امریكا در قلب ممالك اسلامی و در سرزمین وحی، منجر نمی شد. حمله دیوانه وار صدام به كویت و به آتش كشیدن هستی این كشور و پیامدهای تلخ آن كه به تخریب هستی ملت عراق و حضور دائمی دشمنان اسلام در منطقه انجامید عقوبت همان گناه نابخشودنی است. فاعتبروا یا اولی الابصار! (104) پس از برقراری صلح نسبی، امام خمینی در تاریخ 11/ 7/ 67 طی پیامی در نُه بند سیاستها و خطمشی بازسازی كشور را برای مسئولین جمهوری اسلامی ترسیم نمود. مطالعه دقیق همین دستور العمل برای دریافت عمق دوراندیشی امام و در عین حال، اصالت ارزشها از نگاه

حدیث بیداری، ص: 156

او كافی است. (105) ضمناً پس از ده سال تجربه نظام جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی در تاریخ 4/ 2/ 1368 به منظور اصلاح و تكمیل اركان تشكیلات نظام اسلامی طی نامه ای به رئیس جمهور وقت (حضرت آیت الله خامنه ای) هیأتی از صاحب نظران و كارشناسان را مسئول بررسی و تدوین اصلاحات لازم در قانون اساسی بر اساس هشت محور تعیین شده در همین نامه نمود. اصلاح مواد مربوط به شرایط رهبری، تمركز در قوه مجریه و قضاییه و صدا و سیما و وظایف مجمع تشخیص مصلحت نظام از اهمّ این موارد بود. (106) مواد اصلاح شده قانون اساسی در تاریخ 12 آذر 1368 (بعد از رحلت امام) به همه پرسی گذاشته شد و با اكثریت مطلق آرا به تأیید ملت ایران رسید.